سیدمحمد خاتمی در نامه ای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد از این سازمان درخواست کرد برای کنترل خشونت، تجاوز و بحران و بازگشت به گفتوگو و عدالت و مخالفت با جنگ بههرطریق که میتواند، پیشقدم باشد.
متن کامل این نامه را به زبانهای فارسی و انگلیسی را در ادامه بخوانید:
به نام خدا
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
عالیجناب آنتونیو گوترش
بیست سال پیش در اجلاس عمومی سازمان ملل پیشنهاد شد تا سال ۲۰۰۱، آغاز هزاره سوم میلادی، سال گفتوگوی تمدنها نامیده شود که با اجماع به تصویب رسید، و این امید پدید آمد که در هزاره سوم تجربیات تلخ جنگ و جنایت و ستم هزاره دوم تکرار نشود.
همت دبیرکل انسان دوست و خیرخواه وقت، آقای کوفی عنان، همراه با پیشنهادهای مکمل و سازنده و تعیین دو دوره پنج ساله برای پیگیری طرح و نسب نماینده ویژه برای آن، روزنهای به سوی صلح و گفتوگو بهجای جنگ و ستیز گشود.
نفرت و تبعیض و خودکامگی که حاصل ”پارادایم“ ستیز و بهکارگیری زور بهجای منطق در قرن بیستم بود، حاصلی جز دو جنگ جهانی، جنگ سرد، جنگهای منطقهای، اشغال، سرکوب و آوارگی و منازعات خشونتبار نژادی، قومی، مذهبی، هویتی و فقر و جهل و استبداد و از همه بدتر تحقیر انسان نداشت؛ انسانی که میبایست بر سرنوشت خود حاکم و از زندگی خوب و امن برخوردار باشد. و خشن ترین چهره تروریسم که احیاناً خود را در نقابی مقدس پنهان می کرد فاجعه را عمیقتر و پرخسارتتر کرد.
در چنین جهانی، گفتوگوی تمدنها ”پارادایمی“ را پیشنهاد میکرد که در پرتو آن گفتوگو بهجای مجادله، مدارا و شنیدن صداهای متنوع در جهان انسانی بهجای خشونت و تکریم به جای تحریم و صلح بهجای جنگ بنشیند.
امید این بود که چنین تغییری راهگشا و نجاتبخشِ مردمان تحت ستم، از جمله در فلسطین، افغانستان، عراق، لبنان و همه سرزمینهای درگیر با اشغال، جنگ و منازعه و تجاوز شود.
آن روز که این پیشنهاد تصویب شد گرچه در کشورهایی چون افغانستان و عراق رژیمهای سفاک و انسانکش حاکم بودند، ولی از اشغال این دو کشور خبری نبود.
گرچه ترور در همه جا وجود داشت ولی برجهای دوگانه نیویورک تبدیل به کوره سوزان خشم تروریستها نشده بود و در قلب دنیای به اصطلاح آزاد در اروپا و آمریکا، گرچه آدم کشی و تجاوز بود، ولی تروریسم جدید چهره زشت و مهیب خود را کاملا از پرده برون نیفکنده بود.
ناگهان جهان دگرگون شد!
تروریسم در خشنترین و بیرحمترین وجه خود، با سازمان دهی تازه، آدم و عالم را تهدید کرد؛
جنگ افروزان نیز صدای جنگ و ائتلاف برای جنگ را برآوردند و آشوب را گسترده تر کردند.
با کمال تأسف طرح مکمل گفتوگوی تمدنها در پائیز ۲۰۰۱ که پیشنهاد ائتلاف برای صلح برپایه عدالت را میداد، در آن هیاهو درست شنیده نشد.
از آن پس خشونت در پی خشونت، جنگ از پس جنگ و آوارگی انسانها و فشار حکومتهای جبار چهره تاریخ را سیاه تر کرد و دیدیم که بر سر آنچه بهار عربی خوانده شد چه آمد. دوباره حکومتهای نظامی و غیر دموکراتیک سر بر آوردند و جنگ و خشم و آشوب بهجای امید به آزادی و دموکراسی و پیشرفت نشست و دامنه اشغال و تجاوز گسترده تر و آتش نسلکشی شعلهورتر شد.
مردمان مظلوم در عراق و افغانستان مورد تهاجم قرار گرفتند و تروریسم داعش با حرکتی شتابان با چشمانداز اشغال تمامی خاورمیانه، عراق و سوریه را مورد تهاجم قرار داد و گستاخانه ترین شیوههای کشتار و ویران کردن را به نمایش گذاشت و اسرائیل خشنودتر از همیشه، مراحل جدیدی از جنایت و ستم علیه مردم مظلوم فلسطین را آزمود؛یمن مظلوم گرفتار طوفان تجاوز و قحطی و نسل کشی شد و بهطور کلی خاورمیانه و غرب آسیا بیش از هر زمان اسیر بحرانهای ناشی از جنگ و جنایت و ناامنی گردید و این وضع ناگوار کم و بیش در بیشتر مناطق جهان وجود داشت.
در ایران هم که امواج سهمگین تروریسم و جنگ تجاوزکارانه را از سر گذرانده و نسیم آزادی و اصلاح از خاور انقلاب اسلامی وزیدن گرفته و به جامعه طراوتی بیشتر و امیدوار کنندهتر بخشیده بود، از آسیب این امواج ویرانگر برحذر نماند و امروز با خشونت بارترین تحریمها و محاصرههای اقتصادی روبروست و تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران پر رنگتر شده است؛ گرچه تلاشهای ارجمند ملت و دولت توانست سیاست گفتوگو را بهجای ایجاد موقعیتهای خطرناک بنشاند و شاهد توافقی نو برای همزیستی و همکاری شود. برجام تجربه ارزشمندی در چارچوب رهیافت گفتوگو برای صلح بود که با مخالفت دولت جدید آمریکا روبرو شد. بر این باورم که آنچه آمریکا بر سر برجام آورد، تنها مخالفت با دولت و ملت ایران نبود، بلکه تحقیر اصل اساسی گفتوگو برای صلح بود و باز هم زور بهجای توافق و تحریم بهجای تفاهم نشست.
در پایان دهه دوم هزاره سوم، سرنوشت تکاندهنده گفتوگوی تمدنها که موردقبول اندیشمندان و خیرخواهان عالم است و نیز تفاهم و ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت، حکایت از دشواریهای بزرگی میکند که سازمان ملل و همه سازمانهای بشردوست و صلح خواهان عالم در انجام وظایف خطیر خود دارند.
پرسش مهم این است که سازمان ملل متحد که پس از جنگ جهانی دوم بهمنظور استقرار صلح در عرصه جهانی پدید آمد، اگر می توانست به رسالت نخستین خود متعهد بماند و قدرتهای زورگو نقش مؤثر آن را نادیده نمیگرفتند و اجازه می دادند که این سازمان، انگارهٔ صلح را به سیاستها و برنامههای عملی تبدیل کند آیا جهانیان زندگی بهتری را تجربه نمی کردند؟
با درک همه محدودیتهای سازمان ملل، بر این باورم که اگر همت استوار و عزم اصلاح دبیرکل محترم یاری کند باز هم می توانیم شاهد گشوده شدن روزنهای امیدبخش به سوی آیندهای بهتر باشیم.
من با کمال تواضع از همه خیرخواهان، مصلحان، اندیشمندان، هنرمندان و سازمانهای صلحاندیش بینالمللی و همه نهادهای مدنی در سطوح ملی، منطقهای و جهانی و حتی سیاستمدارانی که به واقع از ملتهای خود نمایندگی میکنند و آلوده به آفت غرور، توهم و وابستگی نیستند میخواهم بازهم جهان و جهانیان را به دنیایی دور از خشونت، جنگ و نفرت دعوت کنیم و ”ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت“ و نفی جنگ و خشونت را مقدمه رسیدن به جهانی آرام تر، بهتر و برخوردارتر بهلحاظ معنوی و مادی برای همه انسانها قرار دهیم.
عالیجناب دبیرکل؛
از آنجاکه شکست جامعه جهانی و نهاد مهم سازمان ملل در کنترل تنشها و بحرانها میتواند خسارات غیرقابل جبرانی بهبار آورد، از سازمان ملل بهطور خاص درخواست می کنم، در تمام جهان برای کنترل خشونت، تجاوز و بحران و بازگشت به گفتوگو و عدالت و مخالفت با جنگ بههرطریق که میتواند پیشقدم باشد.
با مهر و امید
سیّدمحمّد خاتمی
شهریور ۹۸
The Secretary-General of the United Nations,
António Guterres
Twenty years ago, the resolution on proclaiming the year “۲۰۰۱”, the launch of the third millennium BC, as the UN Year of Dialogue Among Civilizations was proposed and adopted unanimously at the UN General Assembly’s meeting, and there was the hope that the world would not go through the past painful experiences of war, crime and oppression again in the Third Millennium.
The efforts of the kind-hearted and thoughtful Secretary General of the United Nations, Kofi Annan, in that time, along with offering positive and practical recommendations and his determining two five-year periods for detailed consideration of the program and appointing a special representative for its implementation, opened the door to peace and dialogue instead of war and conflict.
Hatred, discrimination and tyranny, stemming from the paradigm of conflict and using force, instead of reason, in the twentieth century resulted in two world wars, the Cold War, regional wars, occupations, repression and homelessness as well as violent inter- and intra-ethnic, religious and inter-group conflicts, poverty, ignorance, tyranny and the worst of all, threatening the human dignity and destroying the concept that man should be in control of his/her destiny and enjoy a good and secure life. The evil and cruel face of terrorism, which at times puts on a sacred disguise, stroke again in the most dreadful and destructive manner.
While living our lives in such a world of chaos, the Dialogue Among Civilizations provided us with a paradigm based on which contention, violence, sanctions and war were replaced with dialogue, listing to diverse voices in the human world and showing tolerance, respect and peace.
There was the hope that such developments would push the way forward and let free the oppressed people, including the nations of Palestine, Afghanistan, Iraq, and Lebanon as well as the people in any other occupied, war-torn, disputed and/or invaded territories.
At that time, when the idea was introduced, although brutal and inhumane regimes used to exist in some countries, like Afghanistan and Iraq, but these two countries were not under occupation yet.
Although the world was filled with terror, but the twin towers of New York’s World Trade Center had not yet been turned into the burning furnace of the terrorists’ rage, and at the heart of the so-called free world of Europe and the USA, even though assassination and rape were committed, but the new terrorism had not yet the chance to lift the veil to reveal its cruel and terrible face completely.
But suddenly the world changed; terrorism, with a new organization, threatened the whole world in its most violent and cruel shape. Warmongers also encouraged aggression and forged alliance for war, and therefore, spread the chaos further. Unfortunately, the complementary plan for the Dialogue Among Civilizations (in autumn 2001) which put forward the recommendation for an alliance for justice-based peace faded away in a state of unrest and turmoil.
Since then continuing violence, escalating war, widespread homelessness of the people, and tyranny at the hands of oppressive governments have further tainted the human history, and we have seen what happened to what is known as Arab Spring. Military and undemocratic governments came to power again or the hope for freedom, democracy, and progress were replaced with war, violence, and chaos and the flames of war, genocide, expansion of the occupation, and invasion were fueled more than ever.
The oppressed people of Iraq and Afghanistan were attacked. ISIS terrorist attacks rapidly spread throughout Iraq and Syria, while occupying the whole Middle East into perspective and employing the most ruthless methods of massacre and destruction. Israel, pleased more than ever with this situation, entered a new stage of its crime and cruelty against the oppressed Palestinians. The oppressed nation of Yemen is battered by the storm of invasion, famine, and genocide. All in all, more than ever before, the whole Middle East and West Asia were suffering from crises caused by war, crime, and insecurity, and such predicament, more or less, was prevailing over the most parts of the world.
Iran, which as well had just been lashed by the huge waves of terrorism and invasive war, was getting ready to feel the breeze of freedom and reformation coming off the Islamic uprisings and the Iranian nation was given fresh hope. Today, Iran is facing with the most violent sanctions and economic blockades, and the the U.S. military threats against Iran are more explicit. Although, in a joint endeavor, the Iranian nation and government succeeded in using a dialogue policy instead of creating dangerous situations and witnessed a new agreement on coexistence and cooperation as well. The Joint Comprehensive Plan of Action was a valuable experience of paving the way for opening a peace dialogue which was opposed by the new government of the U.S.A.
I believe that the United States’ withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action was not only an opposition to the Iranian nation and government but also a total disrespect to the basic principle of dialogue for peace, and yet again, agreement and understanding are replaced with persecution and sanctions.
The tragic fate of the Dialogue Among Civilizations – which has been recognized by distinguished scholars and public benefactors around the world –, and also the agreement and alliance for establishing justice-founded peace, at the end of the second decade of the third millennium BC., points out to the great difficulties encountered by the UN and all other humanitarian organizations and the peace-seekers of the world in discharging their duties or responsibilities.
The key question is that would the world have lived a better life, if the United Nations – created at the end of World War II as an international peacekeeping organization – had been able to stay committed to its primary assignment and its constructive role had not been neglected by the bullying powers, who prevented this organization from transforming the notion of peace into practical plans and policies?
While recognizing all the limitations of the United Nations, I believe that we can look forward to the doors reopening to a better future, if His Excellency, the Secretary-General of the United Nations, truly decides to foster the positive developments.
I would like to modestly ask all public benefactors, peacemakers, scholars, artists around the world over and above the international pacifist organizations and all civil institutions at the national, regional and international levels, even politicians – who truly represent their nations and are not derided by vanity, illusion of power and dependence – to re-invite the people to create a world clear of violence, war and hatred and to build up alliance for justice-based peace as a prelude to make the world economically and ethically a better place for everyone.
Your Excellency,
the Secretary-General of the United Nations, since failure of the international community and the United Nations, as a fundamental international institution, to control the tensions and crises may cause irreversible damages, I beg you to lead an initiative for controlling the violence, invasion and crisis as well as bring about justice, convincing the parties to get back to the negotiating table and saying no to war.
Best regards,
Seyed Mohammad Khatam
منبع:جماران
مطالب مرتبط
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی ...
- بیانیه انجمن روزنامه نگاران زن ایران ( رزا) به مناسبت ۱۷ مرداد روز خبرنگار
- بیانیه انجمن روزنامه نگاران زن ایران در پی حوادث اخیر
- ۴۰٪ زنان و دختران جهان در کشورهایی زندگی میکنند که دولتهایشان در تحقق ...
- زنان در سیاست؛ به روایت آمار
اخبار زنان
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- چرا زهرا بهروز آذر؟؟
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی+اسامی امضاکنندگان
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی/امیدوار به حل مشکل بزرگ مسکن برای اقشار مستضعف با حضور خانم دکتر صادق هستیم
- پیام تبریک انجمن روزنامه نگاران زن ایران در پی انتصاب سرکار خانم دکتر زهرا بهروز آذر بعنوان معاون زنان و خانواده رئیس جمهور
- بیانیه انجمن روزنامه نگاران زن ایران ( رزا) به مناسبت ۱۷ مرداد روز خبرنگار
- به قلم زهرا نژاد بهرام /فقر،گشت ارشاد و زنان
- زنان اتصال همیشگی جهان خلقت به فردا هستند ✍زهرا نژاد بهرام
جديدترين خبرها
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- چرا زهرا بهروز آذر؟؟
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی+اسامی امضاکنندگان
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی/امیدوار به حل مشکل بزرگ مسکن برای اقشار مستضعف با حضور خانم دکتر صادق هستیم
- پیام تبریک انجمن روزنامه نگاران زن ایران در پی انتصاب سرکار خانم دکتر زهرا بهروز آذر بعنوان معاون زنان و خانواده رئیس جمهور
- بیانیه انجمن روزنامه نگاران زن ایران ( رزا) به مناسبت ۱۷ مرداد روز خبرنگار
- به قلم زهرا نژاد بهرام /فقر،گشت ارشاد و زنان
- زنان اتصال همیشگی جهان خلقت به فردا هستند ✍زهرا نژاد بهرام
دیدگاه ها (0)