در حالی که عده ای به ویژه در دوران معاصر این دیدگاه ها را نمی پذیرند و معتقدند گرچه قضاوت و ولایت برای مردان از اولویت برخوردار است اما چون این امور از سنخ واجبات کفایی است، پس در وقت ضرورت نه تنها زنان می توانند وارد این عرصه ها شوند، بلکه در صورت نبود مردان واجد شرایط و شایسته، تصدی این امور بر زنان واجب می شود.
حجت الاسلام غرویان از مدرسان حوزه علمیه قم در گفت وگویی با خراسان، به تبیین این موضوع پرداخت و از تغییر دیدگاه فقها درباره قضاوت و ولایت زنان سخن گفت.
حجت الاسلام محسن غرویان، مدرس حوزه علمیه قم در این گفت وگو، با تاکید بر این که زنان به هنگام ضرورت می توانند وارد عرصه قضاوت و ولایت شوند، گفت: ولایت و قضاوت از واجبات کفایی است که جامعه بدون آن نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. یعنی جامعه بدون قاضی و یا حاکم نمی تواند باشد، بنابراین زمانی که مردان شایسته و واجد الشرایط در جامعه حضور ندارند می توان از وجود زنان در این دو زمینه استفاده کرد و این به لحاظ شرعی یکی از دلایل کلی است که می توان برای جواز حضور زنان در این عرصه ها ذکر کرد. علاوه بر آن که قضاوت و ولایت واجب شرعی است یعنی شغل محسوب نمی شود بلکه در وقت ضرورت بر کسانی که صلاحیت انجام این امور را دارند واجب می شود.
وی ادامه داد: یک جامعه نمی تواند بدون حاکم اداره شود، بنابراین در وقت ضرورت مثل زمانی که مردی حضور ندارد یا اگر هم مردی در آن جامعه حضور دارد آن ها صلاحیت رهبری جامعه را ندارند زن می تواند حتی ولی فقیه باشد و به اداره جامعه اسلامی بپردازد و منعی در این زمینه وجود ندارد.
غرویان افزود: در طول تاریخ فقه شیعه، اکثر فقها قائل به نبود جواز برای قضاوت و ولایت زنان بودند. در سیره عصر رسول ا…(ص) و امیرالمومنین هم، این مسئله واقع نشده است و در دوران معاصر است که چالش هایی در این موضوع پیش آمده و برخی فقها قائل به جواز ولایت و قضاوت برای زنان شده اند.
این مدرس حوزه علمیه قم با بیان این که آن چه مورد تاکید اسلام است، اولویت داشتن مردان در امر قضاوت و ولایت است، تصریح کرد: چون این امور از مشاغل سخت جامعه است، لذا اولویت را اسلام به مردان داده است ولی این بدان معنا نیست که زنان به طور کلی از قضاوت و ولایت منع شده اند بلکه اگر ضرورتی وجود داشته باشد حتی این امور می تواند بر زنان واجب شود.
وی با بیان این که برخی به سیره زنان عصر پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) اشاره دارند و می گویند چون در آن دوران زنانی قاضی یا حاکم جامعه اسلامی نشده اند پس سیره می تواند دلیل نبود جواز برای قضاوت و ولایت زنان باشد، گفت: اتفاقا این مسئله وجود داشته است به عنوان نمونه حضرت فاطمه(س) در منازعات و اختلافات قضاوت می کردند که تفصیل آن در تاریخ آمده است، از سویی حضرت زینب(س) نیز پس از واقعه کربلا به نوعی نقش مدیریت و ولایت را بر عهده گرفتند که سیره این زنان بزرگ می تواند در این مسئله برای ما راهگشا باشد.
غرویان با بیان این که برخی معتقدند علت نبود جواز قضاوت زنان روحیات و ویژگی های ذاتی آن هاست که مانع از آن است که وارد عرصه های حساسی مثل قضاوت و ولایت شوند اظهار داشت: برخی از امور فطری و ذاتی وجود دارد که ثابت و غیرقابل تغییر است مثل خصوصیات فیزیولوژی که زن و مرد باهم متفاوتند.اما برخی ویژگی ها هستند که گرچه مردمان هر عصری آن را تغییرناپذیر و جزو فطریات زن و مرد تلقی می کردند اما تاریخ نشان داده که این ویژگی ها ثابت نبوده است مثلا در گذشته اجازه نمی دادند زنان به تحصیل بپردازند چون معتقد بودند جنس زن آمادگی پذیرش علم و دانش را ندارد اما در گذر زمان معلوم شد که این تلقی صحیح نیست.
در عرصه قضاوت و ولایت هم ممکن است این چنین باشد یعنی ما به یک سری از امور اعتقاد داشته باشیم در حالی که در واقعیت چنین نباشد چنان که اکنون فقها در این زمینه بحث های جدی را مطرح کرده اند و دیدگاه فقها درباره قضاوت و ولایت در حال تغییر و تحول است و می توان گفت ما الان در شرایط حساسی هستیم چون نفی و اثبات این مسئله در نزد فقها هنوز قطعی نشده است آن ها در حال چالش و گفت وگو و تحقیق هستند تا به دیدگاه قطعی و مشخصی در این زمینه دست یابند. به نوعی ما در مرحله گذار هستیم تا به یک عرف اکثری دست یابیم یعنی پذیرش عرفی حاصل شود که در آن صورت فقها هم می توانند جواز این مسئله را بپذیرند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به این که قوانین جمهوری اسلامی برگرفته از مبانی اسلامی و قرآنی است چرا در قوانین ما برای تصدی مشاغل بالای نظام قید شده که باید از رجال سیاسی باشند، گفت: اولا تفسیر از رجل نزد فقها متفاوت است برخی آن را به معنای مرد می گیرند بعضی جنسیت را از آن برداشت می کنند ولی برخی دیگر می گویند رجل خنثی است و دلالت بر مذکربودن نمی کند. همان طور که در قرآن وقتی درباره خداوند حرف زده می شود از ضمایر و افعال مذکر استفاده می شود درحالی که به قول آیت ا… جوادی آملی خدا که مذکر و مونث ندارد.
بنابراین در عرف معمولا از ضمایر و افعال مذکر استفاده می شود درحالی که لزوما به معنای جنس مذکر نیست.
همان طور که بحث رجال در روایات باب ولایت فقیه مطرح شده است و برخی آن را به معنای جنس مذکر و برخی هم به معنای خنثی گرفته اند برداشت از رجال سیاسی هم می تواند متفاوت باشد و لزوما دلالت بر مذکربودن نکند. خلاصه تفسیرها در این زمینه متفاوت است.
مطالب مرتبط
اخبار زنان
-
پیام تسلیت انجمن روزنامه نگاران زن ایران در پی درگذشت مرحومه بانو منیره گرجی مفسر قرآن وتنها زن عضو مجلس خبرگان رهبری
-
یک بانوی هرمزگانی نخستین مدیرکل سرمایه انسانی وزارت کشور شد
-
بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
-
شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
-
در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
-
گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
-
انتصابات زنان باتوصیه حل نمی شود باید سهم مشخصی در رده های مختلف تعیین گردد
-
پاسخی به یک روایت ناصادقانه
-
بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی+اسامی امضاکنندگان
-
در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری
جديدترين خبرها
-
پیام تسلیت انجمن روزنامه نگاران زن ایران در پی درگذشت مرحومه بانو منیره گرجی مفسر قرآن وتنها زن عضو مجلس خبرگان رهبری
-
یک بانوی هرمزگانی نخستین مدیرکل سرمایه انسانی وزارت کشور شد
-
زمین غرید تا صدای بی صدایان باشد/مطالبه ی اختصاص اعتبار ویژه در جلسه ی آتی هیات دولت را داریم
-
بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
-
شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
-
در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
-
یادداشتی از زهرا نژاد بهرام/🟥الزام پزشکیان به ایجاد پلی میان سیاست و انتظارات
-
گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
-
با مشارکت انجمن رزا برگزار شد /همایش چشم انداز مدرسه و وفاق ملی
-
برگزاری نشست چشم انداز مدرسه و وفاق ملی با مشارکت انجمن روزنامه نگاران زن ایران در اهواز
دیدگاه ها (0)