در جلوی هر یک از تیمها هم یک نفر از ورزشکاران آن کشورکه از لحاظ سابقه حضور در تیم ملی کشورش و همچنین عناوین و مدالهای معتبرجهانی و المپیک وضعیت بهتری نسبت به دیگران دارد، به عنوان کاپیتان کاروان ورزشی آن کشور، پرچم کشورش را حمل میکند. این افتخار یکی از بزرگترین افتخاراتی است که یک قهرمان ممکن است در طول دوران ورزشی خود به آن نایل شود و آن قدر برای قهرمانان ارزشمند است که تجارب تاریخی در مواردی که به عللی شاهد ندادن حق به حقدار بوده است، باعث لطمات روحی سنگین به قهرمان ذیحق شده و به دنبال آن افت کیفیت کاری او را در زمان مسابقات به همراه داشته است.
نمونههای آن را هم بارها شاهد بودهایم که به علل سیاسی و یا بیکفایتی و بیلیاقتی مسوولان ورزشی کشور این اتفاق برای قهرمانان ما افتاده است. نمونههایی مانند المپیک ۱۹۶۴ توکیو در مورد جهان پهلوان غلامرضا تختی یا ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی در مورد منصور مهدیزاده و…
درالمپیک ۱۹۹۶ آتلانتا آمریکا، من عضو تیم ملی کشتی ایران بودم و براساس قاعدهای که عنوان شد باید پرچمدارکاروان ورزشی کشور در آن دوره از بازیها باشم، اما به علت اینکه در این دوره برای اولینبار پس از انقلاب درکاروان ورزشی ایران از ورزش بانوان یک ورزشکار برای شرکت در المپیک انتخاب شده بود، مسوولان وقت ورزش کشور تصمیم گرفتند؛ این دخترتیرانداز، پرچمدارکاروان ورزشی کشوردر المپیک باشد. نمیشدگفت تصمیم نامناسبی است، اما برای من که پس ازسالها تلاش در آستانه نیل به یک افتخار و ثبت رکورد، جوانترین ورزشکارکشورکه توانسته پرچمدار وکاپیتان کاروان ورزشی ایران در المپیک باشد، تحملش خیلی سخت مینمود و از آن غیرقابل هضمتر، طرح نشدن موضوع و توضیح در مورد علت اتخاذ این تصمیم با خود من توسط کسانی بود که هیچ تخصص و درک مناسبی از احتمال تبعات منفی چنین کاری بر روی یکی از امیدهای اصلی کاروان ورزشی کشور نداشتند. (البته حرف در این باب بسیار است، ولی چون از نوشتن این متن به دنبال هدف دیگری هستم، از توضیح بیشتر در مورد نوع رفتارمسوولان ورزشی و یا توصیههای لازم در این باب پرهیز کرده، شاید در فرصت دیگری در این مورد هم مطالبی را عنوان کنم.) ولی یک نکته برایم درک شرایط را آسانتر میکرد و آن بعد تبلیغی احتمالی پرچمداری یک بانوی محجبه ایرانی در رویدادی چون بازیهای المپیک بود که جمعیتی بیش از۲ یا ۳ میلیارد انسان در سراسر جهان نظارهگر آن بودند.
همانطورکه گذشت، پرچمداری یک زن مسلمان ایرانی در المپیک از یک منظر، میتوانست موقعیت ممتاز برای کشوری باشد که زیر بارسنگین تبلیغات منفی دشمنان بهرهمند از ابزارهای گوناگون خبری و اطلاعرسانی و… قرار دارد و از سویی دیگرکمترین امکان را برای رساندن پیام و معرفی واقعیات و اصول حقه خود به گوش جهانیان دارد.
هرچند برای تاثیرگزاری مثبت این حرکت، نظر دیگری هم وجود داشت که آن جایگاه فنی این بانوی محجبه ایرانی در دنیای ورزش و مقام احتمالی او در مسابقات تیراندازی المپیک در فردای شبی است که این دختر ایرانی به عنوان پرچمدار و کاپیتان و در واقع یکی از امیدهای قطعی کاروان ورزشی کشورکسب خواهد کرد.
منطقاً اگر پرچمدار یک کشور از چنان قابلیت فنی مناسبی برخوردار نباشد که بتواند شان کشور متبوعش را درحین برگزاری مسابقات نیزحفظ کند، به نظرمیرسد نه تنها آن فرد سفیر خوبی برای کاروان ورزشی کشورش نبوده، بلکه جایگاه و حرمت آن نیز زیر سوال میرود. بهخصوص که این زن یا مرد کاپیتان، به علت خاصی مانند حجاب در شرایط عادی نیز زیر ذرهبین باشد. خوب، به هرحال دو نظریه در این باب وجود داشت و مسوولان کاروان ورزشی ما نظریه اول، یعنی انتخاب یک بانوی محجبه ایرانی به عنوان پرچمدارکاروان ایران را برگزیده و من نیز با توجیه ملی بودن این حرکت، تلخی آن را برای خود قابل تحمل کردم.
مراسم افتتاحیه برگزار شد و تیم ایران نیز پشت سربانوی پرچمدارش رژه رفت و این حرکت همراه با انعکاس وسیع خبری هم بود. چنان که این ورزشکار ایرانی، کانون توجه همه خبرگزاریهای معتبر جهانی قرارگرفت و تبلیغ مناسبی برای کشور به همراه داشت، اما فردای آن شب در مسابقات تیراندازی رشته تخصصی این خانم کاپیتان، دقیقا یادم نیست، ولی تصور میکنم، در بین۳۰ تا۵۰ شرکتکننده زن آن رشته، ورزشکار محجبه ما از آخر دوم شد، یعنی در بین ۳۰ نفر بیست و هشتم و یا در بین ۵۰ نفر چهل وهشتم شد! آیا این عنوان میتوانست معرف خوبی برای کشوری باشد که قصد دارد به تاسی از اعتقاداتش به جهانیان اعلام کند،”حجاب به عنوان یکی از احکام دین اسلام، محدودیت نیست”؛
در نگاه اول شاید همین حضور در میدان نیز بتواند موید محدود نبودن زن مسلمان برای حضور فعال در جامعه باشد، اما به نظر میرسد ماندگاری چنین پیامی، نیازمند اثبات امکان نیل به پیروزی و حضور موثر نیز، هست.
این اتفاق درآن زمان روی نداد و پیام ارسالی در حد یک اعلام عمومی برای وجود نداشتن محدودیت برای زنان از آن نوعی که در برخی کشورهای عربی وجود دارد، بود، اما قطعا انتظار ثمرهای بیش از این، نیازمند کار، تلاش، برنامهریزی و تخصیص امکانات مناسب و در حد مردان برای زنان مسلمانی است که از استعدادی خدادادی و انگیزهای سرشار بهرهمند هستند و تنها آب نمیبینند وگرنه ثابت کردهاند که شناگران قهاری هستند!
این ادعا برای چندمینبار، همین چند روز پیش توسط لیلا ابراهیمی، دختر محجبه ایرانی در مسابقات قهرمانی دو ومیدانی آسیا به وقوع پیوست و اوکه شاید تعداد دفعاتی که امکان تمرین در پیست استاندارد و تخصصی دو ۳۰۰۰ متر با مانع بیش از انگشتان یک دست هم برایش فراهم نشده است، در مسابقات آسیایی ژاپن کاری کرد؛ کارستان و اولین مدال آسیایی دو و میدانی بانوان ایران درطول تاریخ را برای کشورمان کسب کرد. عنوانی که تصورش هم برای کسی که کار قهرمانی کرده است، سخت مینماید، چراکه شرکت در رقابتی که در آن همه شرکتکنندگان در مطلوبترین شرایط چه از لحاظ تجربه قبلی، چه از لحاظ نوع پوشش و یا فراهم کردن شرایط مناسب برای گذر از چالههای پرآبی که در حین انجام رقابت باید از روی آنها بپرند و در انتهای چاله، چه بخواهند چه نخواهند در داخل آن فرود آمده و در چنین شرایطی کسی که برای پاسداری از اعتقاداتش دارای پوششی بیش از دیگران است، طبیعتا زمانی که از هر یک ازچالهها خارج میشود؛ مجبور به کشاندن بار اضافی حاصل ازآبی است که قسمت پایین شلوار او را خیس کرده است و با این حال موفق به کسب مدالی ارزشمند و نوظهور برای کشورش میشود.
این چنین مدالی و یا عنوانی که ساعی خواهر همانند برادرش در مسابقات بازیهای آسیایی قطر در رشته تکواندو کسب کرد، نمونههایی است از واقعیت دین ما و اعلامیاست عملی به همه آنهایی که اعتقادات ما را بازدارنده از حرکت در نزد بانوان دانسته و از آن به عنوان حربهای برای به زیرسوال بردن همه داشتههای دین ما سوء استفاده میکنند. که این اتفاق، قطعا تفاوتی معنیدار با دادن سمبلیک یک پرچم به دست یک بانوی محجبه خواهد داشت و میزان اثرگذاری داخلی و خارجی آن نیز بسیار بیش از خیلی از سخنان و توصیهها میتواند در میان اقشار مختلفی که امکان رساندن پیام واقعی دین به آنها به علل گوناگون با اشکالات آشکاری روبرو است، تاثیرات مثبت و ماندگار خود را برجا گذارد.
مطالب مرتبط
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی ...
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت ...
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت ...
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی ...
اخبار زنان
- بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
- شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
- در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
- گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
- انتصابات زنان باتوصیه حل نمی شود باید سهم مشخصی در رده های مختلف تعیین گردد
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی+اسامی امضاکنندگان
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی/امیدوار به حل مشکل بزرگ مسکن برای اقشار مستضعف با حضور خانم دکتر صادق هستیم
جديدترين خبرها
- زمین غرید تا صدای بی صدایان باشد/مطالبه ی اختصاص اعتبار ویژه در جلسه ی آتی هیات دولت را داریم
- بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
- شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
- در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
- یادداشتی از زهرا نژاد بهرام/🟥الزام پزشکیان به ایجاد پلی میان سیاست و انتظارات
- گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
- با مشارکت انجمن رزا برگزار شد /همایش چشم انداز مدرسه و وفاق ملی
- برگزاری نشست چشم انداز مدرسه و وفاق ملی با مشارکت انجمن روزنامه نگاران زن ایران در اهواز
- انتصابات زنان باتوصیه حل نمی شود باید سهم مشخصی در رده های مختلف تعیین گردد
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
دیدگاه ها (0)