امروز در میان همه جریانهای اجتماعی و محافل سیاسی از این مساله سخن به میان میآید که آیا اصولگرایان هم با توجه به سوابق ناموفق خود در مجلس نهم و ضعف مدیریتی در بدنه دولتهای نهم و دهم مانند اصلاحطلبان به خاطر منافع ملی در صورت به وجود آمدن شرایطی چون سال ۹۲ از میدان رقابت کنار خواهند کشید؟ چرا که در سال ۹۲ همه جریانهای دلسوز اجتماعی، حزبی و سیاسی از هر آنچه در چنته داشتند برای برگزاری انتخاباتی پرشور، کشاندن مردم به صحنه انتخابات و در نهایت رغبت مشارکت حداکثری دریغ نورزیدند. اصلاحطلبان به عنوان یک جریان شاخص سیاسی در این سالها همواره در کنار مردم بوده و از هیچ خدمتی حتی گذشتن از قدرت برای کمک به نظام و ملت دریغ نورزیدند و مصداق بارز این از خودگذشتگی انصراف دکتر عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود. گرچه همه بزرگان نظام قدم به میدان گذاشته و از مردم برای حضوری پرشور به صحنه انتخابات دعوت به عمل آوردند، اما ملت شریفمان در آن روزها به خوبی مسائل را درک کردند. آری همه جریانهای اجتماعی و سیاسی برای برآمدن دولتی توانا و دغدغهمند از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. روز سرنوشتساز هفتم اسفند ماه برای ملت ایران و نظام از اهمیت بالایی برخوردار است و امید میرود که همه جریانهای اجتماعی و سیاسی با توجه به اهمیت آن همه تمرکزشان بر منافع ملی بوده و تنها تمرکزشان بر برآمدن مجلسی کارآمد در کنار دولت دغدغهمند باشد. در ادامه گفتوگوی «آرمان» با شهربانو امانی کاندیدای مجلس دهم و نماینده مجلس ششم را میخوانید:
برنامه اصلاحطلبان در صورت برد در مجلس آتی بیشتر بر چه اساس و محوری متمرکز است؟
برنامه اصلاحطلبان در صورت موفقیت بر منافع ملی متمرکز است؛ کمک به دولت در چارچوب قانون جهت حل و فصل مشکلات بر زمین مانده و وعدههای دولت یازدهم از جمله مسائل معیشتی و اقتصادی در مرحله پساتحریم از جمله اقدامات و برنامههای اصلاحطلبان پس از کسب کرسیهای مجلس خواهد بود. یکی از مسائل قابل تمرکز و اقدامات مهم اصلاحطلبان در صورت برد در مجلس آتی تعامل و قدرتمندتر کردن مجلس، بازگرداندن و ارتقای پارلمان شورای اسلامی به جایگاه حقیقی و اصلی خود است. آنها در مسائل مختلف فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، زنان و خانواده، اقتصادی، سیاسی، بینالملل و امنیت ملی براساس یک لیست و استراتژی همگام با دولت یازدهم در مجلس آتی ظهور پیدا خواهند کرد.
همانطور که اشاره کردید یکی از مسائلی که اصلاحطلبان و همچنین اعتدالیون بر آن بسیار تاکید دارند تعامل با دولت است. درصورت برآمدن مجلسی معتدل این مساله چه تاثیری میتواند بر آینده روحانی و پیشبرد برنامههای دولت داشته باشد؟
باتوجه به مسائل موجود در زیر ساختهای توسعهای کشور و آشفتگیهای به جای مانده از دولت دهم و تحریمهای ناشی از پی.ام.دی گرچه در این دوره تورم کنترل شده اما در حال حاضر کشور در شرایط اقتصادی مطلوبی به سر نمیبرد. در حقیقت به نوعی دچار یک اقتصاد رکود ـ تورمی است. دولت یازدهم به تنهایی قادر به مبارزه با این وضعیت نیست. شاید بیش از هر چیز نیاز به بسیج مردمی، یاری نخبگان دانشگاهی و کارشناسان امر باشد، چرا که همچنان رگههای بیمارگونه از سوی دلالان اقتصادی با دور زدن قانون فعال بوده و آنها به خاطر تزریق سیاستهای غلط در جامعه از سوی دولت سابق آموختند که به وسیله سادهترین و بدترین راه ممکن منافع خود را تامین کنند. در نتیجه برای اینکه دولت بتواند در این برهه مهم تاریخی سلامت را به ساختار اقتصادی کشور بازگردانده و همچنین پاسخگوی نیازهای معیشتی و سایر مسائل جامعه ایرانی باشد برآمدن مجلسی معتدل و به دور از افراط ضروری است. برای اینکه این امر محقق شود نهادهای ملی از جمله صدا و سیما باید رفتاری ملی را سرلوحه منش و رفتار رسانهای خود قرار دهند. هراسی که برخی از رسانههای مکتوب و تندروها بر دل مردم نسبت به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان میاندازند غیراخلاقی است چرا که رسانهها با جوسازیهای منفی و با تحمیل و القای دیدگاههای منفی خود نسبت به جریان رقیب به عنوان چهارمین رکن از دموکراسی راهی خلاف رسالتشان در پیش میگیرند و این موضوع نشان از دلواپسی و عصبانیت آنها نسبت به اقبال مردمی و گرایش عمومی به اصلاحطلبان، اعتدالگرایان، عقلا و دانایان در انتخابات هفتم اسفند ماه دارد، چرا که آنها از نوعی دوپینگ سیاسی استفاده کرده و برای اینکه دولت بتواند با آرامش ضمن همراهی و نظارت مجلس برنامههای خود را رو به جلو پیش ببرد این دغدغه جدی را به وجود آورده است. از این رو مردم و همه جریانهای آگاه اجتماعی که خود شرایط سخت اقتصادی و همچنین سایر مسائل دشوار را در جامعه پشت سر میگذارند قطعا جهت برآمدن مجلسی معتدل و حامی دولت کمک خواهند کرد. این مساله رسالت مجلس را بسیار سنگینتر میکند که با توجه به اینکه قیمت نفت در جهان بسیار پایین آمده و تولیدکنندههای طلای سیاه در سراسر دنیا با بودجههای پایین نیز روبهرو بوده و با بودجههای سالانه خود را با این حجم کم میبندند، این ماجرا نشان میدهد که در سال آینده دولت ایران بر اساس قیمت پایین دلار باید بودجه خود را ببندد و تقدیم مجلس کند. از این رو با مدیریت کارآمد دولت همراه با همکاری و مشارکت مجلس میتوان مشکلات بر زمین مانده را مورد حل و فصل قرار داد.
گفته میشود بدنهای که در لیست اصلاحطلبان قرار میگیرد از نظر ظرفیتهای اصلاحطلبی تفاوتهای فکری با جریان اصلی اصلاحطلبی دارد. این مساله به ضرر اصلاحطلبان نخواهد بود؟
اصلاحطلبان در موقعیت بسیار محدودی فرصت بستن لیست در انتخابات مجلس و حتی شوراها داشتند. از این رو فرایندی که پیش روی اصلاحطلبان قرار دارد، فرایندی بوده که جریان اصلاحطلبی ماهها روی آن کار کرده است. بنابراین با توجه به اینکه همه جریانها و ظرفیتهای اصلاحطلبی با هر رده سنی و جایگاهی در جامعه بیشتر تمرکزشان بر منافع ملی و تعامل با دولت است، اصلاحطلبان تصمیمشان بر آن است که از همه ظرفیتهای متمایل به این جریان برای بستن لیستی مطلوب و با در نظر گرفتن همه جوانب بهره ببرند. در حوزههای انتخابیه طبیعتا باید کاندیداهای اصلاحطلبان مورد مقبولیت اکثریت جریانهای شاخص اصلاحطلبی باشند. لذا اگر از یک برنامه، کانال اجتماعی و سیاسی برخوردار باشند قطعا به سهولت خواهند توانست مورد مقبولیت اکثریت اصلاحطلبان قرار بگیرند، چرا که نمایندهها و فراکسیونها میتوانند به سلامت پارلمان یاری برسانند. نمایندهها به عنوان وکلای مردم در مجلس باید مطالبات عمومی را رصد کرده تا از بروز و تشدید انحراف در جامعه جلوگیری به عمل آید. در بدنه اصلاحطلبان نیروهای توانمندتری هم نیز وجود دارند اما بنا به دلایلی برای ثبت نام در انتخابات اقدام نکردند. به هر رو، یکی از شاخصهای اصلاحطلبی اخلاقمداری است. این مساله نه تنها برای این جریان سیاسی بلکه حتی برای هواداران از همه طیفهای اجتماعی و عمومی مهم است. در این دوره به خاطر تجربههای بد گذشته و بالا رفتن سطح آگاهیهای جامعه نسبت به مسائل سیاسی جریانهای ناشی از آن، دقت و تمرکز مردم بر این مسائل خواهد بود. در حقیقت اینبار مردم بسیار هوشمندانه کاندیدهای انتخاباتی خویش را از هر جریان و تشکلی مورد راستیآزمایی قرار میدهند. امید میرود با توجه به ظرفیتی که در بدنه اصلاحطلبی وجود دارد برای این جریان در انتخابات هفتم اسفند ماه شانس بُرد و اقبال عمومی بالایی وجود داشته باشد و پارلمان دهم مجلسی دغدغهمند و توانا باشد، چرا که امروز وجود مجلسی دغدغهمند و مردمی در کنار دولتی توانمند احساس میشود.
با توجه به گفتمان مطلوب دولت روحانی تا چه اندازه مجلس دهم میتواند تحت تاثیر دولت یازدهم باشد؟ آیا تجربه مجلس ششم در دولت اصلاحات ممکن است در این دوره یکبار دیگر تکرار شود؟
فضای سیاسی کشور در آن دوره به گونهای بود که مطالبات مردمی انباشته شده بیشتر جریانهای اجتماعی، صنفی و حزبی را به میدان کشاند اما نمیتوان گفت که مجلس ششم برآمده از همان دولت اصلاحات بوده است. دولت یازدهم گفتمان بسیار غالبی در جامعه داشته و بخش مهمی از حامیان روحانی در ستادهای انتخاباتی در حقیقت از هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا بودند. حزب اعتدال و توسعه تنها بخشی از بدنه سیاسی ستاد دکتر روحانی را تشکیل میداد. به همین ترتیب ممکن است حتی در میان اصولگراها هم کاندیداهایی وجود داشته باشند که مورد حمایت اصلاحطلبان هم قرار بگیرند. لذا مجلس دهم نمیتواند تنها برآمده از دولت باشد. در این شرایط بیشتر به نظر مجلس دهم با توجه به تجربههای گذشته، بیشتر برآمده از جریانهای سیاسی، صنفی و بدنه اجتماعی جامعه باشد. به همین دلیل لازم است آحاد مردم کاندیداهای مورد قبول خود را در لیستها و حوزههای انتخاباتیه بشناسند تا در نهایت شاهد روی کار آمدن مجلسی مطلوب و کارآمد باشیم. در این میان رسانهها باید مانند گذشته در به وجود آوردن و ایجاد شور و نشاط در میان مردم نیز پویاتر باشند و فضای عمومی را برای صحنه انتخابات مطلوب و به میدان کشاندن اکثریت جریانهای اجتماعی آماده سازند. متاسفانه برخی رسانهها میلی به ایجاد فضایی پرشور ندارند، زیرا در مجلس به نوعی مصوب کردند که با ۲۰ درصد آرای محفوظه یک کاندیدای انتخاباتی میتواند به مجلس راه پیدا کند. این فرایند را در حقیقت در غیاب احزاب و نهادهای فراگیر قدرتمند و با حذف بخش مهمی از آرای مردم امکانپذیر ساختند تا در نهایت با حداقل مشارکت ملی مجلس دهم شکل گیرد.
حداد عادل طی روزهای گذشته از ائتلاف با جریان منتسب به احمدینژاد سخن به میان آورد، کما اینکه چند تن از اعضای این جریان به اصولگراهای سنتی و معتدل پیوستند. در این صورت میتوان برای اصولگراها در مجلس دهم شانس بُردی متصور شد؟
مجلس دهم باید به گونهای باشد که فاصله میان اقلیت و اکثریت زیاد نبوده و در حقیقت کشور شاهد پارلمانی یکدست نباشد. زمانی که مجلس از وجود اقلیتی قدرتمند و توانا محروم شود قواعد بازی رعایت نشده و همچنین کشور بسیار هزینه خواهد داد. بدینترتیب امید میرود که تعادل و توازنی با توجه به اینکه تقریبا در اواخر دهه ۴۰ به سر میبریم در بدنه مجلس آتی وجود داشته باشد. باید همه جریانهای سیاسی، حزبی و تشکلی اعم از اصلاحطلب، اصولگرا، جریانهای معتدل و مستقل به این فرایند ورود پیدا کنند. پارلمانی که از همه جریانهای اجتماعی، سیاسی و حزبی در کشور نماینده داشته باشد، میتواند پارلمان کارآمد و موفق باشد، چرا که مجلس دهم و خبرگان پنجم از حیث زمانی با توجه به مشکلات و مسائل موجود در منطقه و داخل کشور از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. از این رو حتی لازم است که جریانهای معتدل و اصولگرا هم در کنار همه جریانهای حزبی دیگر چون اصلاحطلب و اعتدالیون نیز به مجلس دهم ورود پیدا کنند.
در انتخابات سال ۹۲ چه مسائلی سبب پیروزی اصلاحطلبان و جریان معتدل کشور شده و در حال حاضر چه مولفهای میتواند تحقق این امر را امکانپذیر سازد؟
در سال ۹۲ اصلاحطلبان به جد تصمیم گرفته بودند که در آن شرایط حداقلی به پای صندوقها بیایند و لایههایی از جریانهای اجتماعی که گفتمان حداکثری است را به جنبش وادار سازند. در این شرایط، این عزم عمومی در جوانان، دانشجویان، روشنفکران جامعه و طبقه متوسطی که آسیب بسیار جدی از برخی سیاستهای غلط دولت قبل دیده بودند به وجود آمد، خصوصا رسانههای اجتماعی بسیار تاثیرگذار بودند و در حقیقت انصراف دکتر عارف و اقدام ایشان کمک بسیار موثری در آن دوره به نتیجه انتخابات کرد. بدینترتیب آرای جریان اصلاحطلبی و برخی از اصولگرایانی که دغدغه ملی بسیار جدی داشتند به نفع روحانی در سبد رای ملی قرار گرفت. در آن دوره محسن رضایی به مسالهای تحت این عنوان که اقتصاد کشور آسیب دیده و جریانهای اجتماعی این مساله را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کردند اشاره کرد. کمااینکه مقام معظم رهبری نیز در آن روز که برای دادن رایشان به صحنه انتخابات آمدند به مسالهای تحت این عنوان که «رای یعنی حق الناس» اشاره فرمودند. سخن ایشان فضای بسیار مطلوب و پرشور و از سویی اعتماد بالایی مبنی بر اینکه از رای مردم نیز مراقبت خواهد شد در میان مردم به وجود آورد. علاوه بر آن، ایشان در همان روزهای پرشور انتخابات به این مساله نیز اشاره فرمودند: «اگر جمهوری اسلامی را قبول ندارید به خاطر ایران بیایید و رای بدهید.» بنابراین روحانی با رای اکثریت مردم بر کرسی ریاستجمهوری نشست. این همدلی و حس مشترک در کشور به وجود آمد که با نشستن بر کرسی ریاست جمهوری شرایط رو به بهبود خواهد رفت. در حقیقت به نوعی حس مشترک، همدلی و همزبانی در کشور به وجود آمده و با انتخاب آقای روحانی رفتهرفته شرایط کشور هر چند با سرعت کم ولی در حال بهبود است و تهدیدهای جدیای که هزینههای جبرانناپذیری را به اقتصاد تحمیل کرد درحال از بین رفتن است. پس با توجه به شرایط موجود، لازم است مردم برای اینکه مجلسی تشکیل دهند که از دستاوردهای انتخاب آنها در سال ۹۲ صیانت کند باید در انتخابات حضور موثر داشته باشند، آنها یک مجلس قدرتمند و دارای قدرت کارشناسی بالا باید تشکیل دهند تا دستاوردهای عمومی در سال ۹۲ حفظ را کرده و علاوه برآن در دو سال باقیمانده که از نظر اقتصادی شرایط سختی پیش روی کشور است به نحوی مطلوب توسط دولت مدیریت شود.
تا چه میزان ممکن است عملکرد اصلاحطلبان منطبق بر عملکرد سال ۹۲ باشد؟
قبل از پیروزی انقلاب، حتی در ابتدای انقلاب و همچنین در زمان جنگ جناحهای سیاسی کشور همواره با یکدیگر همکاری داشتند ولی زیادهخواهی یک اقلیت از تندروها که با روش مدیریتی خود بسیاری از منابع را از بین بردند اختلافاتی را به وجود آورد. لذا اصلاحطلبان بارها و بارها به افکار عمومی نشان دادند که در شرایط مختلف در جهت حفظ منافع ملی کشور حاضرند از قدرت بگذرند. خروجی عملکرد مجلس اصولگرای فعلی دارای مشکلات فراوانی است. از این جهت ممکن است اگر اصلاحطلبان کاندیداهای قوی در برخی از حوزهها ببینند در آن حوزه کاندیدا معرفی نکنند اما وقتی در حوزهای که کاندیداهای قوی دارند میتوانند از منافع ملی و همه اقشار دفاع کنند لذا اصلاحطلبان همواره با رقبای شناسنامهدار خود در نهایت کنار خواهند آمد زیرا آنها نیز به منافع ملی اعتقاد دارند. قطعا زیادیخواهیها باعث نخواهد شد که اصلاحطلبان، اصولگرایان مطرح را کنار بگذارند، در صورتی که اصولگرایان مجلس فعلی حتی حاضر نیستند بپذیرند که سهم زیادی در ناکارآمدی دولت قبل داشتند.
ظرفیت و آمادگی زنان داوطلب منتسب به جریان اصلاحطلب را چگونه میبینید؟
با توجه به تجربهای که زنان اصلاحطلب در شوراها دارند و با توجه به میزان دانشآموختگی، تجربه و توان در بخشهای مختلف اجرایی کشور و همچنین تخصص در سمنها میتوان نسبت به این مساله ابراز امیدواری کرد. آنچه میتوان گفت این است که موج حذف کلیشههای موجود از مسیر زنان در راه است. بانوان منتسب به طیف اصولگرایی بهویژه جبهه پایداری درصدد تشکیل حزب هستند و این یک رویداد بسیار خوشایند است، زیرا تحزب آن هم در میان زنان به رسمیت شناخته میشود. در جبهه رقیب هم تلاشها جهت ورود به صحنه انتخابات و در نهایت مجلس دهم رو به انجام است. مساله سهمیهبندی جنسیتی برای زنان تقریبا نزدیک به دو سال و اندی است بهطور جد از سوی زنان فعال سیاسی اصلاحطلب مورد پیگیری قرار گرفته است. اما زنان جبهه پایداری در مجلس و بخشی از زنان منتسب به جریانهای دیگر در کشور معتقد بودند که مساله زنان مساله سهمیهبندی و سهمخواهی نیست اما در این اواخر خود را در مقابل مطالبات زنان و کنشگری جامعه زنان دیدند؛ اعلام کردند که چون تعدادمان در مجلس اندک بود نتوانستیم آقایان را متقاعد کنیم که به نفع زنان تصمیماتی لحاظ کنند. این مساله نشان میدهد که در حقیقت درک همگان نسبت به نیاز جامعه زنان و باورشان جهت تشکیل حزب و فعالیت سیاسی قانونمند ارتقا پیدا کرده است. در نتیجه زنان علاقهمند هستند که با یک تابلو و برچسب حزبی خود را معرفی نمایند. خوشبختانه اکنون این تجربه به دست آمده که نیازهای زنان چیست و این مطالبات در مجلس باید چگونه پیگیری شود. این پیگیری مطالبات زنان در قوه تقنینی از منظر کیفی و کمی بهویژه با تفکر و اندیشه حل مشکلات ریشهای زنان حاصل خواهد شد.
با توجه به ثبتنام افراد و چهرههای شاخص در این دوره از انتخابات خبرگان چه تفاوتی میان کاندیداهای خبرگان پنجم و خبرگان گذشته وجود دارد؟
با توجه به مقطع زمانی کنونی، فضای سیاسی حاکم و اهمیت مجلس خبرگان رهبری به عنوان یکی از نهادهای مهم نظام افراد زیادی بر خود تکلیف دیدهاند که در انتخابات شرکت کنند و همچنین با توجه به اینکه محدودیتی برای ورود زنان به این مجلس از نظر قانونی وجود ندارد و گفتمان اعتدالگرا سبب گردید که اعتدالیون نیز در انتخابات خبرگان ثبت نام به عمل آورند. این مساله نشان میدهد مردم نیز انتخابات هفتم اسفند را یک انتخاب مهم برای نظام میدانند و آنها نیز با توجه به اینکه بزرگان و دلسوزان زیادی در خبرگان رهبری ثبت نام کردهاند کمک خواهند کرد که انتخابات پرشوری برگزار گردیده و مجلس خبرگانی در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی تشکیل شود.
مطالب مرتبط
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی ...
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت ...
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت ...
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی ...
اخبار زنان
- بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
- شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
- در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
- گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
- انتصابات زنان باتوصیه حل نمی شود باید سهم مشخصی در رده های مختلف تعیین گردد
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
- بیانیه حمایتی روسای ستاد زنان امید کشور از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی+اسامی امضاکنندگان
- در جلسه شورای مرکزی انجمن مطرح شد: افزایش شعب استانی/ارائه گزارش فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری
- حمایت انجمن روزنامه نگاران زن ایران از خانم دکتر صادق گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی
- حمایت نماینده مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی از گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی/امیدوار به حل مشکل بزرگ مسکن برای اقشار مستضعف با حضور خانم دکتر صادق هستیم
جديدترين خبرها
- زمین غرید تا صدای بی صدایان باشد/مطالبه ی اختصاص اعتبار ویژه در جلسه ی آتی هیات دولت را داریم
- بیانیهی ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) در اعتراض به تصویب و اجرای قانون حجاب
- شعله خشونت علیه زنان را خاموش کنیم
- در سایت خبری رزا بخوانید :تئوری وفاق و تحقق آن در بیان پزشکیان
- یادداشتی از زهرا نژاد بهرام/🟥الزام پزشکیان به ایجاد پلی میان سیاست و انتظارات
- گزارش تصویری از نشست نه به خشونت علیه زنان
- با مشارکت انجمن رزا برگزار شد /همایش چشم انداز مدرسه و وفاق ملی
- برگزاری نشست چشم انداز مدرسه و وفاق ملی با مشارکت انجمن روزنامه نگاران زن ایران در اهواز
- انتصابات زنان باتوصیه حل نمی شود باید سهم مشخصی در رده های مختلف تعیین گردد
- پاسخی به یک روایت ناصادقانه
دیدگاه ها (0)