وی با ذکر این مساله که نگاه به دین، نگاه به زن را تعیین می کند ، در۵ بخش به تقسیم بندی اندیشه های متفاوت نسبت به دین و زن پرداخت: اندیشه جمودگرا، سنت گرا ، تجددگرا، تجددگرای دینی و اصولگرا. اندیشه جمودگرا مخالف هر "نو"یی است و دلبسته به سنتهای کهنه . در این زمینه، زن از دریچه شوهر خود به دنیا می نگرد، استراق سمع زنان در حرمسراها ، نمود عکس العمل زنان در چنین فضایی است. نگاه سنت گرایان به زن، تقدیس ِ زن و مادر است، که نگاهی تکلیف مدار است. هر چه زن،متقاعدتر و تکلیف باورتر باشد، مطلوب تر است. تفاوت این دیدگاه با دیدگاه اصولگرا این است که زندگی و تکالیف فردی و جنبه های شخصی زندگی زن در آن مهم است ، نه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی او . اندیشه تجددگرا ، از هر سنت دیرینه به ویژه درزمینه زنان گریزان؛ و از هر "نو" یی در این باب استقبال می کند و چون روحیه انسان ، طالب تجدد و تنوع است ، این اندیشه به سرعت گسترش پیدا کرد. تجدد گرایی، دین و عقل را در مقابل هم قرار می دهد. تجدد گرایی اسلامی ، به دین در عرصه فردی معتقد است و عقلانیت محض را در عرصه عمومی و سیاست مناسب می داند و به تمایز امور دینی و فرادینی قائل است، که مشابه زمینه گرایان در طبقه بندی دکتر صادقی است. غرب، سه قرن با دین مبارزه کرد ولی در سال ۲۰۰۰ سازمانهای بین المللی، نشست بزرگان دینی را برگزار می کنند و رویکردی دوباره به دین می یابند؛ حتی بوش، حمله خود به عراق را به دلیل ماموریت خود به عنوان منجی ، توجیه کرد. اندیشه اصولگرا ، متاثر از تعالیم اصیل دینی و پایبند به آن است. زن شیعی هرگاه فرصتی در تاریخ یافته، تشخص خود را نشان داده است. زینب و زهرا (س) متاثر از اندیشه و فرهنگ دینی بوده اند. حتی برای نوشتن قانون مدنی فرانسه از قوانین اسلام کمک گرفته شده، به همین دلیل است که بسیاری از قوانین آنها با ما مطابقت دارد. پس از اتمام صحبتهای میرخانی ، سخنرانان به بحث با یکدیگر و حضار پرداختند. طهماسبی از صادقی پرسید: آیا میان دو رهیافت زمینه گرا و متن گرا ، رهیافت سومی می توان متصور شد؟ صادقی در پاسخ ، به بستر مناسب بحث و تحول در رویکرد زمینه گرا اشاره کرد و گفت در این رویکرد ،فرد و حقوق بشر به رسمیت شناخته می شود و اگر این رویکرد را نپذیریم می توانیم هریک از اقسام تجدد گرا، اصولگرا و … را بپذیریم ؛ که به گمان من هیچ فرقی با یکدیگر ندارند. میرخانی ایراد ژاله شادی طلب، نسبت به ناگفته گذاردن بحث نگاه تجددگرای اسلامی به زن، را وارد دانست و، پاسخ داد ، این دیدگاه به حقی که خدا به انسان داده قائل است، از جمله حریت، کرامت و شخصیت، نه عبودیت محض. اسلام، نه زن مدار است نه مرد مدار. به دنبال این پاسخ، شادی صدر، حقوقدان، پرسید: آیا این دیدگاه اصولگرای دینی، الزامات ناشی از این کرامت و حریت و همان "حق" که شما می گویید را فراهم کرده؟ و اصلا منبع تشخیص "حق" را چه می داند؟ تفاوت این دیدگاه با اسلام سنت گرا و متحجر چیست؟ میرخانی، این پرسش را با پرسشی دیگر پاسخ داد و گفت:" جاعل حق کیست؟ " و ادامه داد:" بهترین قانونگذار، کسی است که قانونگذاری عالم به عهده اوست، یعنی همان خداوند. پس از اتمام جلسه پرسش و پاسخ و تنفسی کوتاه، فاطمه گوارایی ، بحث آراء روشنفکران دینی درباره زنان ،در ایران را آغاز کرد. وی این آرا را به دو دوره تاریخی تقسیم کرد ، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی سال ۵۷ و از انقلاب تا کنون . وی سیدجمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری را از روشنفکران دینی دوره اول نام برد و گفت:" تاج السلطنه ، دختر ناصرالدین شاه قاجار ، بسیار متاثر از افکار سیدجمال بود، به طوریکه عده ای عقیده دارند او در قتل پدرش، دست داشته است. او حجاب را ،زندان تاریک می خواند و زنجیر می نامید، چیزی که در آن زمان، بسیار تابو بوده است". گوارایی، ازحبیب الله پیمان،عبدالکریم سروش،محسن کدیور، مجتهد شبستری، علی طهماسبی و مصطفی ملکیان، به عنوان روشنفکران دینی پس از انقلاب یاد کرد و گفت:" پس از انقلاب به مدت دو دهه ، در مورد مسائل زنان، سکوت برقرار بود و تنها در دهه اخیر در اینباره بحثهای جدی تری صورت می گیرد. وی علت این امررا دو مساله دانست" نخست ، غلبه تفکر سنتی که نتیجه موقعیت سیاسی- امنیتی کشور بود، دوم ذیل مسائل کلانتر روشنفکری قرار گزفتن مساله زنان و احساس نشدن ضرورت آن. وی سپس برخی نظریات آنان درباره مسائل زنان را برشمرد که حاکی از دیدی زمینه گرا، نسبت به احکام اسلام و متون مربوط به زنان بود. دکتر علی اصغر مهاجری ، سخنران پایانی، عوامل موثر برنگرش نسبت به مسائل زنان در جهان اسلام را ، جریان فمینیسم، پدرسالاری و تفکرات بومی منطقه ذکرکرد . او در ادامه به نبود نظام فکری زنان در جهان اسلام اشاره کرد ودر دو دسته عوامل درونی و بیرونی به بررسی این معضل پرداخت. وی گفت، جامعه ما به طبیعت نزدیک است و این عامل جغرافیایی ، اجازه تفکر به زنان نمی دهد. مهاجری تقسیم بندی حوزه عمومی و خصوصی متحول نشده را عاملی دیگر دانست وارائه الگوی علی(ع) بیرون از خانه و فاطمه(س) درون خانه را شاهدی بر این مدعا دانست. وی ایدئولوژی مبتنی بر قدرت را نیز به عنوان عاملی دیگر برشمرد و گفت در کشوری مثل عربستان ، حاکمیت، قدرت را به دو بخش درون و بیرون خانه تقسیم می کند ، که قدرت بیرون از خانه را به حکومت می سپارد و قدرت درون خانه را به مرد خانه و مرد در خانه قدرتی نامحدود و همه جانبه دارد. در پایان ، فریده ماشینی برخی انتقادات نسبت به مباحث مطرح شده را عنوان کرد و گفت:" من به هیچ وجه نمی توانم بپذیرم که پیمان و کدیور و … طلایه دار بحث زنان بوده اند. کدیور هنگامی که بحث برده داری را مطرح می کند، بناچار، به بحث زنان می پردازد و در واقع زنان، آنان را وادار کرده اند که به این مباحث بپردازند و ما به جای آنکه به کشف منویات آنان درباره زنان بپردازیم باید نقایص آنان را گوشزد کنیم". طبق گفته نژاد بهرام ، این مبحث ، در جلسات آینده ادامه خواهد داشت که زمان آن متعاقبا اعلام خواهد شد.